کریستن شولر درباره سفر خود برای تبدیل شدن به یک اکولوژیست بیماری های حیات وحش صحبت می کند
در کودکی وقتی به مردم می گفتم که می خواهم با حیوانات کار کنم، همه بلافاصله شروع به صحبت از دامپزشکی یا پارکبان بودن کردند. بعد از زیر سایه دامپزشکی، فهمیدم که این حرفه برای من نیست. یک سال در یک کار آزمایشگاهی، وقتی از جمجمه ام خسته شده بودم، به این نتیجه رسیدم که بی حوصلگی بدتر از هر کار سختی است که ممکن است انجام دهم. الهام بخش من این بود که شغلی “جالب” داشته باشم.
انگیزه من در کار با حیوانات انجام کاری بود که به نفع آنهاست. حیات وحش جذاب بود زیرا نه تنها عالی بودند. همه مالک آنها بودند منطقه آسایش خود را ترک کردم و در سراسر کشور به حالت جدیدی رفتم، جایی که روحی را نمی شناختم، تا مدرک کارشناسی ارشد خود را در اکولوژی حیات وحش شروع کنم. این بهترین تجربه زندگی من بود و دنیای کاملا جدیدی به روی من گشوده شد. آن دوستان هنوز هم «خدمه» من در جلسات سالانه TWS هستند.
بعد از فوق لیسانس، میخواستم دکترا بگیرم، اما واقعاً نیاز داشتم در مورد یک حوزه تخصصی تصمیم بگیرم. من در کلاس بیماری های حیات وحش شرکت کردم که برایم جذاب بود. هنگامی که یک پروژه دکترا در مورد بیماری های زوال مزمن در یک پارک ملی در دسترس بود، تصمیم گرفتم آن را قبول کنم، حتی اگر این به معنای انتقال به یک ایالت حتی دورتر بود، جایی که باز هم من کسی را نمی شناختم.
با هر کار میدانی، همیشه چالش هایی وجود دارد و این پروژه به ویژه از نظر اداری و لجستیکی دشوار بود. حیوانات وحشی همیشه داستان های خوبی دارند و من مطمئناً از دوره دکترا مسافت پیموده شده زیادی را پشت سر گذاشتم. من که مدرکم را تمام کردم و اکنون یک زیست شناس حیات وحش با اعتبار بالا هستم، هنوز نمی دانستم چگونه خودم را توصیف کنم. تصمیم گرفتم “اکولوژیست بیماری حیات وحش” باشم. آیا این حتی یک چیز بود؟ جعلش کن تا درستش کنی، درسته؟ من عاشق این رشته هستم زیرا همیشه چالش های جدیدی برای جذاب نگه داشتن چیزها وجود دارد.
یکی از جدیدترین چالشهایی که من وارد آن شدهام، تلاش برای تغییر فرهنگ زیستشناسی حیات وحش است تا به بیماریها به عنوان چیزی فراتر از چیزی که در پسزمینه اتفاق میافتد فکر کنم. متأسفانه، بیماریهای پرمخاطب در سالهای اخیر که تأثیر خود را بر جمعیت حیات وحش نشان دادهاند (به عنوان مثال، ویروس نیل غربی، CWD، سندرم بینی سفید، قارچ کیترید، جرب سارکوپتیک و غیره).
متخصصان حیات وحش باید بدانند که ما در طول کارمان هم در معرض خطر هستیم و هم در معرض خطر. ما باید مطمئن شویم که اقدامات احتیاطی ایمنی زیستی مناسب را برای جلوگیری از انتقال و توزیع بیماری انجام می دهیم. یکی از افتخارآمیزترین دستاوردهای من ایجاد یک کارت کیف پول پزشکی برای متخصصان حیات وحش است که باعث نجات جان یک کارمند USFWS شد.
سالها بعد، خوشحالم که بگویم به ندرت حوصلهام سر میرود. من همیشه از فرصتی برای بهبود مستمر و کمک به جامعه و منابع حیات وحش سپاسگزارم.
منبع: foodbusinessnews